نوشته شده توسط : امین

فرض کنید شما در مغازه نشسته اید و به فروش محصولات خود مشغول هستید.

هر چند شما ویترین جالب و تمیزی برای مغازه تدارک دیده اید و کالاهای باکیفیتی نیز می فروشید، ولی اکثر قریب به اتفاق افرادی که از جلو مغازه رد می شوند، پس از مکثی کوتاه، با بی اعتنایی به سراغ کار خود می روند و حتی زحمت ورود به مغازه را به خود نمی دهند!

احتمالاً شما هم مانند هر فروشنده دیگری، از این تراژدی فراری هستید و مایلید تعداد بیشتری از این رهگذران بی اعتنا را به «مشتری» تبدیل کنید.

ناگفته پیداست که این آرزوی بسیاری از فروشندگان است که تعداد مشتریان خود را افزایش دهند.

سوالی که مطرح است و ما می خواهیم پاسخ های آن را بررسی کنیم این سوال است: بهترین راهکارها برای بالا بردن میزان فروش، به هنگامی که مشتری ها از دست به جیب شدن می ترسند، چیست؟

بیایید با هم پاسخ های قابل ارائه به این پرسش را مرور کنیم:

1. مشتری ها را خوشحال کنید.

بسیاری از فروشندگان، از فضای حاکم بر کسب و کارهای آنلاین گله دارند.

در این فضا معمولاً نوعی جو بی اعتمادی حکمفرماست. بنابراین سعی نکنید در همان اول و با شتاب، یک کالا را به مشتری غریب خود بفروشید.

به جای این کار، ایمیل آنها را بگیرید، سپس آنها را به ثبت نام (register) در سایت خود یا برقراری ارتباط با شما در شبکه های اجتماعی ترغیب نمایید.

در ادامه، می توانید با صرف زمان و با استفاده از تکنیک های موجود، آنها را به یک مشتری خوشحال و پول بده تبدیل کنید.

2. سرویس رایگان ارائه بدهید.

اگر اوضاع به گونه ای نیست که بازدیدکنندگان بخواهند با آغوش باز سرویس شما را بپذیرند، قدری به عقب بیایید و به آنها اجازه دهید اندکی کالای ارائه شده را با انگشتان خود لمس کنند.

ارائه دوره های آزمایشی رایگان (free trial) ممکن است دید یک شخص نسبت به سرویس یا محصول شما را کاملاً دگرگون کند.

زمان این دوره های استفاده رایگان را به حد کافی طولانی کنید تا مزایای تولید شما، چشم استفاده کننده را بگیرد.

البته از سوی دیگر، این زمان باید به حد کافی کوتاه باشد تا فرد را به خریداری کالا علاقه مند سازد (یعنی دوره آزمایشی رایگان، نباید آن قدر طولانی باشد که جای خرید را بگیرد).

3. قیمت بدهید.

گاهی اوقات تعلل بیش از حد، کارها را خراب می کند.

رک و راست، به مشتری قیمت بدهید و سپس از او بپرسید: با توجه به هزینه ای که سرویس ما دارد، آیا مایل به خرید آن هستید؟

اگر زیر بار نرفت، بگویید در حال حاضر ما نمی توانیم کالاهای خود را به رایگان عرضه کنیم اما شما در ماه اول، مبلغ اندکی پرداخت خواهید کرد و در صورت تمایل طرفین، داد و ستدمان را ادامه می دهیم.

4. ارتباط طولانی مدت برقرار کنید.

قرار نیست در اولین برخوردی که مشتری با شما دارد، یک معامله جوش بخورد اما شما می توانید یک مکانیسم ارتباطی با او برقرار کنید.

به عبارت دیگر پس از همان بار اول، مشتری را رها نکنید بلکه با وی ارتباط برقرار نموده و او را تنها نگذارید.

طبق قاعده، به احتمال زیاد، افرادی که با آنها آشنایی و ارتباط دارید، بیش از غریبه ها و دیگران از شما خرید خواهند کرد.

البته فراموش نکنید که شما نمی توانید به گونه ای برنامه ریزی کنید که کل این مکانیسم به طور خودکار انجام شود، اما قادرید آن را به گونه ای طرح ریزی نمایید که روند کار، به سادگی و سهولت پیش برود.

5. سوال بپرسید.

فردی را در نظر بگیرید که وارد مغازه (یا سایت) شما شده و در حال سبک و سنگین کردن کالای تولیدی شماست و هنوز تصمیمی برای خرید نگرفته است.

یکی از بهترین روش ها برای متقاعد کردن وی به خرید این است که از وی سوالی بپرسید.

ببینید این مشتری بالقوه، به دنبال چه محصولی است و یا دنبال چه ویژگی خاصی در این محصولی است که به دست گرفته.

از او بپرسید چرا این کالا را امتحان نمی کنید؟ یا به او بگوید: این کالا یا سرویس، به یک بار امتحان کردن می ارزد و هیچ خرجی ندارد!

سپس به آنها اجازه بدهید که کالا را محک بزنند.

فروش به تدبیر و تیزهوشی نیاز دارد، نه فقط زمان صرف کردن و استفاده از روش های کهنه.

5. پرداخت مبتنی بر عملکرد

شما می توانید از شیوه پرداخت مبتنی بر کیفیت (Pay-for-Performance) استفاده کنید.

این شیوه، یکی از بهترین و موفق ترین روش های فروش به شمار می رود چرا که در آن، اعتماد مشتری جلب می شود.

برخی شرکت ها با استفاده از این شیوه، رشد خیره کننده ای در فروش کالاهای خود به دست آورده اند.

مردم پس از دیدن نتیجه استفاده از یک سرویس یا محصول، راحت تر و با آسودگی بیشتری پول بابت آن پرداخت می کنند.

اگر شما واقعاً کالاهای باکیفیتی عرضه کنید، از به کار بردن این روش واهمه ای نخواهید داشت.

7. چند جور قیمت بدهید.

قرار نیست همه کالاهای شما حتی اگر از یک نوع باشند، قیمت یکسانی داشته باشند.

افراد بر اساس موجودی جیب خود، ممکن است به سراغ کالاهای درجه یک یا دو بروند.

وقتی هر دو نوع، یک قیمت داشته باشند، انتخاب قدری سخت می شود ولی با ارائه دو قیمت متفاوت، کار را راحت تر می کنید.

8. اندکی مهلت بدهید.

ما همه سرمان شلوغ است و کارهای زیادی داریم که باید انجام بدهیم. مشتری ها هم همین گونه هستند.

گاهی اوقات افراد نه برای فرار از پول خرج کردن، بلکه به این دلیل که حواس شان به کالاها و پیشنهادهای شما نیست، آن را رد می کنند.

در این مواقع، مقداری زمان در اختیار آنها بگذارید تا به شبکه شما وارد شوند و با نرم افزار یا سرویسی که قصد عرضه و فروش آن را دارید، سر و کله بزنند.

آن وقت راحت تر و بهتر می توانند تصمیم بگیرند.

اگر چه این کار باعث می شود برخی بازدیدکنندگان قید خرید را بزنند ولی در مجموع، این روش با موفقیت همراه است (البته با این شرط که شما سرویس های خوب و قابل دفاعی ارائه کنید).

9. ریسک خرید را کاهش دهید.

خرید نکردن مردم، چند دلیل بیشتر ندارد: قیمت، اعتماد یا فقط به این علت که در آن زمان خاص، برای خرید آمادگی ندارند.

شما باید این معادله را معکوس کنید و این موانع سه گانه را از بین ببرید: یک دوره آزمایشی (trial) به مشتری مردد ارائه کنید؛ گارانتی سفت و سختی برای محصول خود دست و پا نمایید تا به این طریق ریسک خرید برای مشتری پایین بیاید.

ترس از خرید را از بین ببرید تا به سود سرشاری دست یابید.

10. به اهل فن بفروشید.

مشتری ها همیشه برای دست به جیب شدن، با احتیاط و آرام عمل می کنند.

یک راه غلبه بر این مشکل آن است که محصولات خود را فقط به شرکت ها، سازمان ها و افرادی بفروشید که تولیدات شما را می شناسند و با مزایای آنها آشنا هستند.

هیچ کس دلش نمی خواهد برای چیزی که ارزشی برای آن قائل نیست، پول بدهد.

11. اعتمادسازی کنید.

اگر طرف شما برای بستن قرارداد سخت جان است، فروش را رها کنید و قدری اعتماد وی را به خود جلب نمایید.

معمولاً اگر افراد بدانند فروشنده قصد ندارد با ترفند و چرب زبانی جیب آنها را خالی کند، راحت تر دست به جیب می شوند.

12. اطلاعات رایگان بدهید.

اگر واقعاً قصد فروش دارید، مانند یک آموزش دهنده حرفه ای عمل کنید چرا که یکی از بهترین شیوه های فروش، آموزش قبل از فروش است.

در این روش شما اطلاعات ارزشمندی در اختیار مشتری قرار می دهید؛ از قبیل کتابچه راهنما، پست های وبلاگ، خبرنامه، یک دوره آموزشی و غیره.

اگر افراد بدانند که با چه فروشنده کارکشته و دانایی طرف هستند، معمولاً راحت تر به پای امضای قرارداد می روند.



:: موضوعات مرتبط: لیفت با نخ , جوان سازی پوست با رادیو فرکانسی , لیزر موهای زائید , تزریق چربی , کرایولیپولیز , طب سوزنی , ابدومینوپلاستی , جراحی بینی ثانویه , ,
:: برچسب‌ها: فروش , محصول , فروشنده , کالا , ترفند , بازدیدکنندگام ,
:: بازدید از این مطلب : 529
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 29 مرداد 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : امین

به نظر فیلیپ کاتلر پدر بازاریابی مدرن، بازاریابی عبارت است از:

    فعالیتی انسانی در جهت ارضای نیازها و خواسته ها از طریق فرایند مبادله

منشا و رکن اساسی نظام بازاریابی، نیاز و خواسته های انسان است. محصول زاییده نیاز بشر است، هر چیزی را که خدمتی ارائه دهد یا نیازی را برآورده سازد میتوان محصول قلمداد کرد که شامل افراد، مکان ها، سازمان ها، خدمات و عقاید است. به عبارت دیگر محصول عبارت است از چیزی که قادر به ارضای یک خواسته باشد. نیاز بیان کننده ی حالت محرومیت احساس شده در فرد است. محصولات به هر اندازه که خواسته های فرد را برآورده کنند، دارای ارزش هستند. خواسته در بازاریابی، شکل برآورده ساختن نیازهاست و تقاضا توانایی رفع خواسته است.
بازاریابی یا مارکتینگ چیست

منشا و رکن اساسی نظام بازاریابی، نیاز وخواسته های انسان است

بازاریابی از زمانی آغاز میشود که فرد تصمیم می گیرد نیازها وخواسته هایش را از طریقی خاص که آن را “مبادله” می نامیم، ارضا کند. مبادله یکی از چهار انتخاب گوناگونی است که فرد برای ارضای نیازهای خود از آنها استفاده میکند.

    اولین انتخاب خود تولیدی است. انسان گرسنه، گرسنگی خود را از طریق شکار و . . . برطرف می کند. در این جا نه بازاری وجود دارد و نه بازاریابی.
    دومین انتخاب فرد استعانت از دیگران است. فرد گرسنه از فردی دیگر به عنوان کار خیر غذا طلب می کند و چیزی جز قدردانی عرضه نمیدارد.
    سومین انتخاب فرد اعمال زور است. فرد گرسنه می تواند با زور یا دزدی غذا را از چنگ دیگری در بیاورد. در این جا از قدر دانی خبری نیست.
    چهارمین انتخاب فرد مبادله است. فرد گرسنه می تواند به فرد دیگری که غذا دارد مراجعه کرده، منبعی را برای مبادله با غذا پیشنهاد کند. این منبع می تواند پول، محصول یا خدمتی باشد که برای صاحب غذا دارای ارزش است.

در مبادله باید ۳ شرط زیر برقرار باشد:

    دو طرف وجود داشته باشد
    هر طرف چیزی با ارزش برای طرف دیگر داشته باشد
    هر طرف مجاز به پذیرش یا رد پیشنهاد طرف دیگر باشد اگر این شرایط موجود باشد، امکان مبادله نیز وجود خواهد داشت.

تعریف بازار

تعریف بازار عبارت است از “محلی برای مبادلات بالقوه” اگر برای محصول یا خدمت ما حتی یک نفر هم وجود داشته باشد، می توانیم بگوییم که بازار وجود دارد. اندازه بازار به تعداد افرادی بستگی دارد که:

    به محصول به معنی عام یا شی مورد نظر علاقمند هستند.
    حاضرند منابع لازم را برای به دست آوردن محصول مبادله کنند.

تعریف بازار ما را به مفهوم بازاریابی می رساند.
بازاریابی یعنی تلاش در جهت از قوه به فعل درآوردن مبادلات برای ارضای نیازها و خواسته های بشر.
ابعاد گوناگون مارکتینگ و بازاریابی

ابعاد گوناگون مارکتینگ
۹ جنبه مختلف مارکتینگ
۱. بازار گرایی

گرایش به بازار و نیاز مشتریان اولین ویژگی بازاریابی جدید است. مدیر کامیاب کسی است که سازمان را با شرایط روز همگام کند و این زمانی امکان پذیر است که کارکنان و مدیران گرایش به بازار را به عنوان یک فرهنگ و بینش بپذیرند و دنبال کنند.
۲. بازار شناسی

“شناخت” لازمه ی هر حرکت عاقلانه و هر تصمیم اصولی است. شناخت بازار تلاشی نظام مند است برای گردآوری، ضبط و ثبت اطلاعات مربوط به همه ی اجزای تشکیل دهنده ی نظام بازار و همه عواملی که بر نظام بازار تاثیر می گذارند.
۳. بازاریابی


بازاریابی یعنی جستجو برای یافتن مناسبترین بازار و بخش هایی که سازمان می تواند در آن جا به صورت مفید تر و موثرتر حضور یابد و پاسخگوی نیاز و خواسته مردم باشد. بازاریابی یعنی بخش بندی یا تقسیم بازارها و تعیین محصولات شرکت برای مناسب ترین بازارها.
۴. بازار سازی

بازارسازی یعنی نفوذ در بازار و معرفی و شناساندن سازمان و محصولات و خدمات آن با استفاده از عوامل قابل کنترل بازاریابی (4P: محصول، قیمت، توزیع و تبلیغ) . بازاریابان با بکارگیری درست و اصولی این عوامل می توانند در شرایط مختلف جایگاهی در بازار برای خود به دست آورند و با سیاست ها و برنامه های مناسب سهم بیشتری از بازار را در اختیار بگیرند.
۵. بازار گردی

بازارگردی وظیفه ای است که بازار یاب را وادار می سازد تا بیش از دیگران با تحولات و تغییرات بازارها آشنا گردد. این آگاهی از طریق حضور در صحنه رقابت و مبادله و مشاهده بازارها امکان پذیر است. شرکت کردن در نمایشگاهها، بازدید از بازار های گوناگون و بودن در محیط بازار، دید مدیران را بازتر می سازد. به عبارتی، مهمترین نقش بازار گردی تقویت و گاهی تغییر “دید” است.
۶. بازار سنجی

بازار سنجی یعنی تحلیل موقعیت بازار با توجه به آنچه بودیم و داشتیم، آنچه هستیم و داریم و آنچه باید داشته باشیم. همه محصولات و خدمات و سازمان ها دارای منحنی عمر خاصی هستند که این منحنی شامل مراحل معرفی یا، رشد، بلوغ و اشباع، و افول است و هر مرحله شرایط ویژه ای دارد که بازاریاب باید براساس این ویژگی ها واکنش های مناسبی نشان دهد. بازار سنجی یا ارزشیابی و سنجش فعالیت های سازمان، نقاط قوت و ضعف را به خوبی نمایان می سازد.
۷. بازار داری

بازار داری یعنی حفظ مشتریان کنونی و تشویق و ترغیب آنان به خرید بیشتر و تداوم خرید از طریق ایجاد “رضایت” در آنان. آگاهی از رفتار مشتریان، ارتباط برقرار کردن با آنان، داشتن اطلاعات روانشناختی و جامعه شناختی و نیز اطلاع داشتن از حرکات و امکانات رقبا نقش ارزنده ای در حفظ مشتری دارد.
۸. بازار گرمی

برای بازار داری لازم است بازار گرمی را از دست ندهیم. بازارگرمی یعنی تبلیغات و تشویقات به موقع جهت آگاه ساختن، متقاعد کردن و ترغیب مشتریان برای ارتباط بیشتر با سازمان و خرید از آن و مقابله با حرکات رقیب. یکی از مهمترین ابزارهای بازار گرمی استفاده از خلاقیت ها، نوآوری ها و ابتکارات است.
۹. بازار گردانی

بازار گردانی یعنی مدیریت بازار که شامل برنامه ریزی، اجرا و کنترل امور گوناگون بازار و ابعاد مختلف بازاریابی است. بازارگردانی شامل تنظیم استراتژی ها و برنامه ها، سازماندهی و اجرای همه ی امور مربوط به شناساندن و معرفی محصولات شرکت به بازار ها، نظارت بر فعالیت ها برای دستیابی به اهداف سازمان و ایجاد رضایت برای مشتریان و جامعه است.

با توجه به ابعاد گوناگون مارکتینگ میتوان گفت واژه ی مناسب برای Marketing “بازار گردانی” است که همان “مدیریت بازار” است و همه امور مربوط به برنامه ریزی، اجرا و کنترل فعالیت های گوناگون را در بر می گیرد.
گسترش اینترنت و تغییر روش های بازاریابی

با گسترش اینترنت به تدریج روش های بازاریابی نیز دچار تغییر شد. ست گودین یکی از خلاق ترین و مشهورترین بازاریابان جهان در کتاب معروف خود یعنی بازاریابی اجازه ای (Permission Marketing) در سال ۱۹۹۹ این تغییرات را پیش بینی کرد و به شکل جدیدی از بازاریابی با عنوان بازاریابی درونگرا یا جاذبه ای اشاره نمود. این نوع بازاریابی چندین سال بعد توسط توسعه دهندگان ابزار معتبر اتوماسیون مارکتینگ هاب اسپات یعنی برایان هالیگان و دارمش شاح به طور گسترده تبلیغ و ترویج داده شد و به یکی از بهترین روش های بازاریابی برای شرکت های کوچک و متوسط تبدیل شد. وبسیما ثبت نام کارگاه آموزش دیجیتال مارکتینگ خود را آغاز کرد.

در این روش شما برخلاف روش های سنتی بازاریابی (برونگرا) مبتنی بر ایجاد وقفه در زندگی افراد از طریق تبلیغات در تلویزیون، رادیو، بیلبورد و … با تولید محتوایی که به افراد اطلاعات مفید بدهد توسط آن ها کشف می شوید. در واقع شما با دادن اطلاعات مفید به افراد به مرجع قابل اطمینانی تبدیل خواهید شد که آن ها برای خرید محصولات و خدماتتان راغب می شوند. ابزارهای اصلی این روش عبارتند از:

    سایت ها و وبلاگ ها
    موتورهای جستجوی اینترنتی (مانند گوگل)
    شبکه های اجتماعی (اینستاگرام، تلگرام و لینکدین و …)
    و …

بازاریابی محتوایی چیست؟

بازاریابی محتوایی زیرشاخه ای از بازاریابی درونگرا یا جاذبه ای محسوب می شود. در این روش صاحبان یک کسب و کار می کوشند تا با تولید محتوای مفید و استراتژیک در سایت خود، افراد را از طریق موتورهای جستجو (مانند گوگل) وارد سایتشان کرده و به بازاریابی و تبلیغ محصولات و خدماتشان بپردازند. در این بین آشنایی با سئو یا بهینه سازی سایت برای موتورهای جستجو در گرفتن رتبه های بالا در نتایج جستجو بسیار ضروری است. با این کار افراد با جستجوی کلمات کلیدی سایت شما را در صدر نتایج جستجو دیده و به سرعت بر روی آن کلیک کرده و وارد آن می شوند.



:: موضوعات مرتبط: جوان سازی پوست با رادیو فرکانسی , تزریق چربی , جراحی بینی ثانویه , ,
:: برچسب‌ها: بازاریابی , مارکتینگ , فیلیپ کاتلر , بازاریابی مدرن , خدمات , بازار , بازاریابی محتوایی ,
:: بازدید از این مطلب : 522
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 30 ارديبهشت 1396 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد