روش لیپوماتیک جدیدترین روش تخلیه چربی از بدن با نتیجه ای کاملا متفاوت و باور نکردنی در مقایسه با سایر روش های تخلیه چربی مثل ساکشن و یا لیپولیزر است.
به وب سایت من خوش امدید
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
فرض کنید شما در مغازه نشسته اید و به فروش محصولات خود مشغول هستید.
هر چند شما ویترین جالب و تمیزی برای مغازه تدارک دیده اید و کالاهای باکیفیتی نیز می فروشید، ولی اکثر قریب به اتفاق افرادی که از جلو مغازه رد می شوند، پس از مکثی کوتاه، با بی اعتنایی به سراغ کار خود می روند و حتی زحمت ورود به مغازه را به خود نمی دهند!
احتمالاً شما هم مانند هر فروشنده دیگری، از این تراژدی فراری هستید و مایلید تعداد بیشتری از این رهگذران بی اعتنا را به «مشتری» تبدیل کنید.
ناگفته پیداست که این آرزوی بسیاری از فروشندگان است که تعداد مشتریان خود را افزایش دهند.
سوالی که مطرح است و ما می خواهیم پاسخ های آن را بررسی کنیم این سوال است: بهترین راهکارها برای بالا بردن میزان فروش، به هنگامی که مشتری ها از دست به جیب شدن می ترسند، چیست؟
بیایید با هم پاسخ های قابل ارائه به این پرسش را مرور کنیم:
1. مشتری ها را خوشحال کنید.
بسیاری از فروشندگان، از فضای حاکم بر کسب و کارهای آنلاین گله دارند.
در این فضا معمولاً نوعی جو بی اعتمادی حکمفرماست. بنابراین سعی نکنید در همان اول و با شتاب، یک کالا را به مشتری غریب خود بفروشید.
به جای این کار، ایمیل آنها را بگیرید، سپس آنها را به ثبت نام (register) در سایت خود یا برقراری ارتباط با شما در شبکه های اجتماعی ترغیب نمایید.
در ادامه، می توانید با صرف زمان و با استفاده از تکنیک های موجود، آنها را به یک مشتری خوشحال و پول بده تبدیل کنید.
2. سرویس رایگان ارائه بدهید.
اگر اوضاع به گونه ای نیست که بازدیدکنندگان بخواهند با آغوش باز سرویس شما را بپذیرند، قدری به عقب بیایید و به آنها اجازه دهید اندکی کالای ارائه شده را با انگشتان خود لمس کنند.
ارائه دوره های آزمایشی رایگان (free trial) ممکن است دید یک شخص نسبت به سرویس یا محصول شما را کاملاً دگرگون کند.
زمان این دوره های استفاده رایگان را به حد کافی طولانی کنید تا مزایای تولید شما، چشم استفاده کننده را بگیرد.
البته از سوی دیگر، این زمان باید به حد کافی کوتاه باشد تا فرد را به خریداری کالا علاقه مند سازد (یعنی دوره آزمایشی رایگان، نباید آن قدر طولانی باشد که جای خرید را بگیرد).
3. قیمت بدهید.
گاهی اوقات تعلل بیش از حد، کارها را خراب می کند.
رک و راست، به مشتری قیمت بدهید و سپس از او بپرسید: با توجه به هزینه ای که سرویس ما دارد، آیا مایل به خرید آن هستید؟
اگر زیر بار نرفت، بگویید در حال حاضر ما نمی توانیم کالاهای خود را به رایگان عرضه کنیم اما شما در ماه اول، مبلغ اندکی پرداخت خواهید کرد و در صورت تمایل طرفین، داد و ستدمان را ادامه می دهیم.
4. ارتباط طولانی مدت برقرار کنید.
قرار نیست در اولین برخوردی که مشتری با شما دارد، یک معامله جوش بخورد اما شما می توانید یک مکانیسم ارتباطی با او برقرار کنید.
به عبارت دیگر پس از همان بار اول، مشتری را رها نکنید بلکه با وی ارتباط برقرار نموده و او را تنها نگذارید.
طبق قاعده، به احتمال زیاد، افرادی که با آنها آشنایی و ارتباط دارید، بیش از غریبه ها و دیگران از شما خرید خواهند کرد.
البته فراموش نکنید که شما نمی توانید به گونه ای برنامه ریزی کنید که کل این مکانیسم به طور خودکار انجام شود، اما قادرید آن را به گونه ای طرح ریزی نمایید که روند کار، به سادگی و سهولت پیش برود.
5. سوال بپرسید.
فردی را در نظر بگیرید که وارد مغازه (یا سایت) شما شده و در حال سبک و سنگین کردن کالای تولیدی شماست و هنوز تصمیمی برای خرید نگرفته است.
یکی از بهترین روش ها برای متقاعد کردن وی به خرید این است که از وی سوالی بپرسید.
ببینید این مشتری بالقوه، به دنبال چه محصولی است و یا دنبال چه ویژگی خاصی در این محصولی است که به دست گرفته.
از او بپرسید چرا این کالا را امتحان نمی کنید؟ یا به او بگوید: این کالا یا سرویس، به یک بار امتحان کردن می ارزد و هیچ خرجی ندارد!
سپس به آنها اجازه بدهید که کالا را محک بزنند.
فروش به تدبیر و تیزهوشی نیاز دارد، نه فقط زمان صرف کردن و استفاده از روش های کهنه.
5. پرداخت مبتنی بر عملکرد
شما می توانید از شیوه پرداخت مبتنی بر کیفیت (Pay-for-Performance) استفاده کنید.
این شیوه، یکی از بهترین و موفق ترین روش های فروش به شمار می رود چرا که در آن، اعتماد مشتری جلب می شود.
برخی شرکت ها با استفاده از این شیوه، رشد خیره کننده ای در فروش کالاهای خود به دست آورده اند.
مردم پس از دیدن نتیجه استفاده از یک سرویس یا محصول، راحت تر و با آسودگی بیشتری پول بابت آن پرداخت می کنند.
اگر شما واقعاً کالاهای باکیفیتی عرضه کنید، از به کار بردن این روش واهمه ای نخواهید داشت.
7. چند جور قیمت بدهید.
قرار نیست همه کالاهای شما حتی اگر از یک نوع باشند، قیمت یکسانی داشته باشند.
افراد بر اساس موجودی جیب خود، ممکن است به سراغ کالاهای درجه یک یا دو بروند.
وقتی هر دو نوع، یک قیمت داشته باشند، انتخاب قدری سخت می شود ولی با ارائه دو قیمت متفاوت، کار را راحت تر می کنید.
8. اندکی مهلت بدهید.
ما همه سرمان شلوغ است و کارهای زیادی داریم که باید انجام بدهیم. مشتری ها هم همین گونه هستند.
گاهی اوقات افراد نه برای فرار از پول خرج کردن، بلکه به این دلیل که حواس شان به کالاها و پیشنهادهای شما نیست، آن را رد می کنند.
در این مواقع، مقداری زمان در اختیار آنها بگذارید تا به شبکه شما وارد شوند و با نرم افزار یا سرویسی که قصد عرضه و فروش آن را دارید، سر و کله بزنند.
آن وقت راحت تر و بهتر می توانند تصمیم بگیرند.
اگر چه این کار باعث می شود برخی بازدیدکنندگان قید خرید را بزنند ولی در مجموع، این روش با موفقیت همراه است (البته با این شرط که شما سرویس های خوب و قابل دفاعی ارائه کنید).
9. ریسک خرید را کاهش دهید.
خرید نکردن مردم، چند دلیل بیشتر ندارد: قیمت، اعتماد یا فقط به این علت که در آن زمان خاص، برای خرید آمادگی ندارند.
شما باید این معادله را معکوس کنید و این موانع سه گانه را از بین ببرید: یک دوره آزمایشی (trial) به مشتری مردد ارائه کنید؛ گارانتی سفت و سختی برای محصول خود دست و پا نمایید تا به این طریق ریسک خرید برای مشتری پایین بیاید.
ترس از خرید را از بین ببرید تا به سود سرشاری دست یابید.
10. به اهل فن بفروشید.
مشتری ها همیشه برای دست به جیب شدن، با احتیاط و آرام عمل می کنند.
یک راه غلبه بر این مشکل آن است که محصولات خود را فقط به شرکت ها، سازمان ها و افرادی بفروشید که تولیدات شما را می شناسند و با مزایای آنها آشنا هستند.
هیچ کس دلش نمی خواهد برای چیزی که ارزشی برای آن قائل نیست، پول بدهد.
11. اعتمادسازی کنید.
اگر طرف شما برای بستن قرارداد سخت جان است، فروش را رها کنید و قدری اعتماد وی را به خود جلب نمایید.
معمولاً اگر افراد بدانند فروشنده قصد ندارد با ترفند و چرب زبانی جیب آنها را خالی کند، راحت تر دست به جیب می شوند.
12. اطلاعات رایگان بدهید.
اگر واقعاً قصد فروش دارید، مانند یک آموزش دهنده حرفه ای عمل کنید چرا که یکی از بهترین شیوه های فروش، آموزش قبل از فروش است.
در این روش شما اطلاعات ارزشمندی در اختیار مشتری قرار می دهید؛ از قبیل کتابچه راهنما، پست های وبلاگ، خبرنامه، یک دوره آموزشی و غیره.
اگر افراد بدانند که با چه فروشنده کارکشته و دانایی طرف هستند، معمولاً راحت تر به پای امضای قرارداد می روند.
صنعت خودروسازی ایران، پس از صنعت نفت فعالترین صنعت ایران است.هماکنون ایران با ساخت ۱،۳۹۵،۴۲۱ دستگاه خودرو و ۳۵،۹۰۱ دستگاه خودروی تجاری (در سال ۲۰۰۹) دوازدهمین خودروساز بزرگ دنیا و بزرگترین خودروساز خاورمیانه شده است.در سال ۲۰۰۹ ایران از لحاظ سرعت رشد صنعت خودرو مقام پنجم دنیا را پس از چین، تایوان، رومانی و هند کسب کرد. در سال ۲۰۰۱، ۱۳ شرکت دولتی و خصوصی در ایران وجود داشت که در میان آنها ایران خودرو و سایپا صاحب ۹۴% از کل تولیدات بومی بودند.شرکت ایران خودرو با در سال ۲۰۰۱ با تولید پیکان (که بعدها در سال ۲۰۰۵، سمند جایگزین آن شد) ۶۱% بازار و سایپا در همان سال ۳۳% بازار خودروی ایران را به خودشان اختصاص دادند. تولیدات خودروی ایران در چند گونه خودروی مختلف موجود میباشد:خودروهای مسافری، چهار چرخ محرک، ون، کامیونها، اتوبوسها، مینیبوسها و پیکاپها.در ایران حدود ۵۰۰،۰۰۰ نفر (تقریبا ۲.۳% تمامی نیروی کار) بطور مستقیم در صنعت خودروسازی و بسیاری دیگر در صنایع مرتبط کار با این صنعت کار میکنند.تقریبا ۷۵% کل تولیدات خودروی کشور را خودروهای مسافری و ۱۵% آن را خودروهای پیکاپ دربر میگیرند.
بازار فروش و تولیدات بومی
در سال ۲۰۰۸، سازمان نوسازی و گسترش صنایع ایران آگهی داد که ۵۴% تولیدات خودروی ایران متعلق به سایپا و ۴۶% آن متعلق به ایران خودرو است.با اینکه هر دو شرکت در بورس اوراق بهادار تهران فهرست شدهاند اما هنوز دولت صاحب ۴۰% هر دو شرکت است.در ژولای ۲۰۱۰، دولت ۱۸% سهام ایران خودرو و سایپا را با قیمت ۲ میلیارد دلار فروخت و سهام خود را در هر دو شرکت به ۲۰% رسانید. دیگر خودروسازها مانند گروه بهمن، کرمان موتورز، رخش خودرو، کیش خودرو، رانیران، تراکتورسازی، شهاب خودرو و دیگران، روی هم فقط ۶% خودروهای ایران را میسازند؛ این شرکتها تنوع گوناگونی از گونههای خودرو میسازند:موتورسیکلت، خودروهای مسافری، ونها، کامیونهای کوچک، کامیونهای اندازه متوسط، کامیونهای سنگین، مینیبوسها، اتوبوسهای بزرگ و دیگر خودروهای تجاری و عمومی برای تامین نیاز کشور.
صادرات
در سال ۲۰۰۷ ایران حدود ۵۰۰ میلیون دلار خودرو صادر کرده است؛ تا مارس ۲۰۰۹، این رقم به ۱ میلیارد دلار رسید.
تحریم خودروسازی ایران به رشد این صنعت منتهی میشود
عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس با اشاره به تحریمهای اعمال شده علیه صنعت خودروسازی کشور از سوی غرب، گفت: کشورهای غربی باید بدانند که با تحریم صنعت خودروسازی به عنوان صنعت مادر بحران در کشور رخ نخواهد داد. به گزارش گروه دریافت خبر خبرگزاری خانه ملت؛ موید حسینیصدر عضو فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت افزود: بیشک تحریمهای اخیر اعمال شده علیه صنعت خودروسازی ایران کشورهای تحریمکننده را با مشکلات متعددی مواجه خواهد کرد. نماینده مردم خوی در مجلس شورای اسلامی، با بیان اینکه توجه ما نباید به ضررهای احتمالی کشور فرانسه در پی زیر پاگذاشتن تفاهم نامه اخلاقی و تحریم صنعت خودرو ایران باشد، تصریح کرد: اینکه ما فکر کنیم در تحریمها طرف مقابل چقدر آسیب میبیند و متضرر میشود بحث ابتدایی و انفعالی است. عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس با اشاره به تحریمهای اعمال شده علیه صنعت خودروسازی کشور از سوی غرب، گفت: کشورهای غربی باید بدانند که با چنین تحریمهایی بحران در کشور رخ نخواهد داد. نماینده مردم در مجلس نهم، با تأکید بر اینکه ایران تاکنون از سد تمامی تحریمها با موفقیت گذشته، عنوان کرد: بیشک تحریم صنعت خوردوسازی کشور نیز به رشد و ارتقا این صنعت در کشور منتهی خواهد شد. عضو فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت، با بیان اینکه مسئولان باید با تمام توان مشکلات به وجود آمده در کشور به علت تحریمها را مرتفع کنند، افزود: در حوزه خودروسازی مشکلات حاصل تحریمها قابل حل بوده و هیچ نگرانی در این خصوص وجود ندارد. نماینده مردم خوی در مجلس، با بیان این مطلب که کشورهای غربی با اعمال تحریمها خواهان بروز بحران در کشور ما هستند، گفت: مستکبران باید بدانند که همانگونه که ایران اسلامی در مقابل تحریمها ایستادگی کرده از این پس نیز با موفقیت طی مسیر خواهد کرد. به گزارش مجلس نیوز (پایگاه خبری فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت مجلس شورای اسلامی)، عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس، یادآور شد: خودروسازی یک صنعت مادر برای کشور به شمار میرود که اشتغال و سودآوری بالای برای اقتصاد دارد و تمامی تحریمهای اعمال شده از سوی غرب ترس از پیشرفت ایران است.
غولهای خودروسازی به ایران باز میگردند؟
با رویکرد جدید ایران در عرصه دیپلماسی و سفر اخیر رئیس جمهور به سازمان ملل متحد، اخبار پراکندهای در مورد تاثیر لغو احتمالی تحریمها بر صنعت خودروسازی منتشر شد؛ برخی از کاهش قیمتها میگویند و برخی دیگر از بازگشت قریب الوقوع خودروسازان بزرگ به بازار ایران خبر میدهند.
در سالهای اخیر به علت شدت گرفتن تحریمهای یکجانبه غرب علیه ایران، خودروسازان بزرگ خارجی بازار ایران را ترک کردند و شرکتهای چینی جایگزین شدند. حتی شایعاتی مبنی بر ورود خودروهای روسی هم به گوش میرسید که انتظار میرود در با شرایط موجود این روند به زودی متوقف شود. قطعا حضور خودروسازانی مثل پژو، رنو و کیا و هیوندایی در خیابانها از دید مردم و مسئولان اتفاق خوشایندتری تلقی میشود.
دبیر انجمن قطعه سازان ایران هم همین عقیده را دارد و میگوید «هم به نفع ما و هم به نفع شرکتهای غربی است که همکاریها از سر گرفته شود چون بازار ایران برای آنها بسیار مناسب است.» ساسان قربانی در پاسخ به این سوال که چقدر زمان نیاز است تا شرایط مثل سابق شود میگوید «نباید توقع داشت همه مشکلات ظرف یک ماه حل شود. من فکر میکنم ما آثار تغییرات مثبت را در سال ۹۳ خواهیم دید. البته شرایط بازار خودرو سریعتر از سایر حوزهها بهبود مییابد چراکه تحریمهای صنعت خودرو از سوی خود آقای اوباما وضع شده و لغو آنها محتملتر است. ضمن اینکه با فعال شدن بانکهای ما برخی مشکلات دیگر هم حل خواهد شد»
منتظر بازگشت خودروسازان اروپایی باشید
«در صورت لغو تحریم صنعت خودرو، خودروسازان اروپایی برای بازگشت به بازار ایران صف خواهند بست» این جمله را چندی پیش یک عضو هیات مدیره انجمن قطعه سازان ایران بیان کرد. محمد رضا نجفی منش با کلی تعریف و تمجید از بازار ایران گفت «بازار یک میلیون دستگاهی خودروی ایران، بازاری جذاب و رویایی برای خودروسازان اروپایی است که در صورت برطرف شدن موانع سیاسی آرزوی حضور در آن را خواهند داشت» البته این خوشبینی فعالان صنعت خودرو در حالی که هنوز تکلیف ماجرای قیمت گذاری خودرو روشن نشده شتابزده به نظر میرسد. از یک سو شورای رقابت هنوز خود را مسئول میداند، از طرف دیگر میگویند قیمت گذاری به خود خودروسازان محول میشود یا شاید شورای نظارتی دیگری تشکیل شود. با گذشت دو ماه از تغییر و تحولات دولتی هنوز مشخص نیست کدامیک از این سناریوها به وقوع میپیوندد.
به نظر فیلیپ کاتلر پدر بازاریابی مدرن، بازاریابی عبارت است از:
فعالیتی انسانی در جهت ارضای نیازها و خواسته ها از طریق فرایند مبادله
منشا و رکن اساسی نظام بازاریابی، نیاز و خواسته های انسان است. محصول زاییده نیاز بشر است، هر چیزی را که خدمتی ارائه دهد یا نیازی را برآورده سازد میتوان محصول قلمداد کرد که شامل افراد، مکان ها، سازمان ها، خدمات و عقاید است. به عبارت دیگر محصول عبارت است از چیزی که قادر به ارضای یک خواسته باشد. نیاز بیان کننده ی حالت محرومیت احساس شده در فرد است. محصولات به هر اندازه که خواسته های فرد را برآورده کنند، دارای ارزش هستند. خواسته در بازاریابی، شکل برآورده ساختن نیازهاست و تقاضا توانایی رفع خواسته است. بازاریابی یا مارکتینگ چیست
منشا و رکن اساسی نظام بازاریابی، نیاز وخواسته های انسان است
بازاریابی از زمانی آغاز میشود که فرد تصمیم می گیرد نیازها وخواسته هایش را از طریقی خاص که آن را “مبادله” می نامیم، ارضا کند. مبادله یکی از چهار انتخاب گوناگونی است که فرد برای ارضای نیازهای خود از آنها استفاده میکند.
اولین انتخاب خود تولیدی است. انسان گرسنه، گرسنگی خود را از طریق شکار و . . . برطرف می کند. در این جا نه بازاری وجود دارد و نه بازاریابی. دومین انتخاب فرد استعانت از دیگران است. فرد گرسنه از فردی دیگر به عنوان کار خیر غذا طلب می کند و چیزی جز قدردانی عرضه نمیدارد. سومین انتخاب فرد اعمال زور است. فرد گرسنه می تواند با زور یا دزدی غذا را از چنگ دیگری در بیاورد. در این جا از قدر دانی خبری نیست. چهارمین انتخاب فرد مبادله است. فرد گرسنه می تواند به فرد دیگری که غذا دارد مراجعه کرده، منبعی را برای مبادله با غذا پیشنهاد کند. این منبع می تواند پول، محصول یا خدمتی باشد که برای صاحب غذا دارای ارزش است.
در مبادله باید ۳ شرط زیر برقرار باشد:
دو طرف وجود داشته باشد هر طرف چیزی با ارزش برای طرف دیگر داشته باشد هر طرف مجاز به پذیرش یا رد پیشنهاد طرف دیگر باشد اگر این شرایط موجود باشد، امکان مبادله نیز وجود خواهد داشت.
تعریف بازار
تعریف بازار عبارت است از “محلی برای مبادلات بالقوه” اگر برای محصول یا خدمت ما حتی یک نفر هم وجود داشته باشد، می توانیم بگوییم که بازار وجود دارد. اندازه بازار به تعداد افرادی بستگی دارد که:
به محصول به معنی عام یا شی مورد نظر علاقمند هستند. حاضرند منابع لازم را برای به دست آوردن محصول مبادله کنند.
تعریف بازار ما را به مفهوم بازاریابی می رساند. بازاریابی یعنی تلاش در جهت از قوه به فعل درآوردن مبادلات برای ارضای نیازها و خواسته های بشر. ابعاد گوناگون مارکتینگ و بازاریابی
ابعاد گوناگون مارکتینگ ۹ جنبه مختلف مارکتینگ ۱. بازار گرایی
گرایش به بازار و نیاز مشتریان اولین ویژگی بازاریابی جدید است. مدیر کامیاب کسی است که سازمان را با شرایط روز همگام کند و این زمانی امکان پذیر است که کارکنان و مدیران گرایش به بازار را به عنوان یک فرهنگ و بینش بپذیرند و دنبال کنند. ۲. بازار شناسی
“شناخت” لازمه ی هر حرکت عاقلانه و هر تصمیم اصولی است. شناخت بازار تلاشی نظام مند است برای گردآوری، ضبط و ثبت اطلاعات مربوط به همه ی اجزای تشکیل دهنده ی نظام بازار و همه عواملی که بر نظام بازار تاثیر می گذارند. ۳. بازاریابی
بازاریابی یعنی جستجو برای یافتن مناسبترین بازار و بخش هایی که سازمان می تواند در آن جا به صورت مفید تر و موثرتر حضور یابد و پاسخگوی نیاز و خواسته مردم باشد. بازاریابی یعنی بخش بندی یا تقسیم بازارها و تعیین محصولات شرکت برای مناسب ترین بازارها. ۴. بازار سازی
بازارسازی یعنی نفوذ در بازار و معرفی و شناساندن سازمان و محصولات و خدمات آن با استفاده از عوامل قابل کنترل بازاریابی (4P: محصول، قیمت، توزیع و تبلیغ) . بازاریابان با بکارگیری درست و اصولی این عوامل می توانند در شرایط مختلف جایگاهی در بازار برای خود به دست آورند و با سیاست ها و برنامه های مناسب سهم بیشتری از بازار را در اختیار بگیرند. ۵. بازار گردی
بازارگردی وظیفه ای است که بازار یاب را وادار می سازد تا بیش از دیگران با تحولات و تغییرات بازارها آشنا گردد. این آگاهی از طریق حضور در صحنه رقابت و مبادله و مشاهده بازارها امکان پذیر است. شرکت کردن در نمایشگاهها، بازدید از بازار های گوناگون و بودن در محیط بازار، دید مدیران را بازتر می سازد. به عبارتی، مهمترین نقش بازار گردی تقویت و گاهی تغییر “دید” است. ۶. بازار سنجی
بازار سنجی یعنی تحلیل موقعیت بازار با توجه به آنچه بودیم و داشتیم، آنچه هستیم و داریم و آنچه باید داشته باشیم. همه محصولات و خدمات و سازمان ها دارای منحنی عمر خاصی هستند که این منحنی شامل مراحل معرفی یا، رشد، بلوغ و اشباع، و افول است و هر مرحله شرایط ویژه ای دارد که بازاریاب باید براساس این ویژگی ها واکنش های مناسبی نشان دهد. بازار سنجی یا ارزشیابی و سنجش فعالیت های سازمان، نقاط قوت و ضعف را به خوبی نمایان می سازد. ۷. بازار داری
بازار داری یعنی حفظ مشتریان کنونی و تشویق و ترغیب آنان به خرید بیشتر و تداوم خرید از طریق ایجاد “رضایت” در آنان. آگاهی از رفتار مشتریان، ارتباط برقرار کردن با آنان، داشتن اطلاعات روانشناختی و جامعه شناختی و نیز اطلاع داشتن از حرکات و امکانات رقبا نقش ارزنده ای در حفظ مشتری دارد. ۸. بازار گرمی
برای بازار داری لازم است بازار گرمی را از دست ندهیم. بازارگرمی یعنی تبلیغات و تشویقات به موقع جهت آگاه ساختن، متقاعد کردن و ترغیب مشتریان برای ارتباط بیشتر با سازمان و خرید از آن و مقابله با حرکات رقیب. یکی از مهمترین ابزارهای بازار گرمی استفاده از خلاقیت ها، نوآوری ها و ابتکارات است. ۹. بازار گردانی
بازار گردانی یعنی مدیریت بازار که شامل برنامه ریزی، اجرا و کنترل امور گوناگون بازار و ابعاد مختلف بازاریابی است. بازارگردانی شامل تنظیم استراتژی ها و برنامه ها، سازماندهی و اجرای همه ی امور مربوط به شناساندن و معرفی محصولات شرکت به بازار ها، نظارت بر فعالیت ها برای دستیابی به اهداف سازمان و ایجاد رضایت برای مشتریان و جامعه است.
با توجه به ابعاد گوناگون مارکتینگ میتوان گفت واژه ی مناسب برای Marketing “بازار گردانی” است که همان “مدیریت بازار” است و همه امور مربوط به برنامه ریزی، اجرا و کنترل فعالیت های گوناگون را در بر می گیرد. گسترش اینترنت و تغییر روش های بازاریابی
با گسترش اینترنت به تدریج روش های بازاریابی نیز دچار تغییر شد. ست گودین یکی از خلاق ترین و مشهورترین بازاریابان جهان در کتاب معروف خود یعنی بازاریابی اجازه ای (Permission Marketing) در سال ۱۹۹۹ این تغییرات را پیش بینی کرد و به شکل جدیدی از بازاریابی با عنوان بازاریابی درونگرا یا جاذبه ای اشاره نمود. این نوع بازاریابی چندین سال بعد توسط توسعه دهندگان ابزار معتبر اتوماسیون مارکتینگ هاب اسپات یعنی برایان هالیگان و دارمش شاح به طور گسترده تبلیغ و ترویج داده شد و به یکی از بهترین روش های بازاریابی برای شرکت های کوچک و متوسط تبدیل شد. وبسیما ثبت نام کارگاه آموزش دیجیتال مارکتینگ خود را آغاز کرد.
در این روش شما برخلاف روش های سنتی بازاریابی (برونگرا) مبتنی بر ایجاد وقفه در زندگی افراد از طریق تبلیغات در تلویزیون، رادیو، بیلبورد و … با تولید محتوایی که به افراد اطلاعات مفید بدهد توسط آن ها کشف می شوید. در واقع شما با دادن اطلاعات مفید به افراد به مرجع قابل اطمینانی تبدیل خواهید شد که آن ها برای خرید محصولات و خدماتتان راغب می شوند. ابزارهای اصلی این روش عبارتند از:
سایت ها و وبلاگ ها موتورهای جستجوی اینترنتی (مانند گوگل) شبکه های اجتماعی (اینستاگرام، تلگرام و لینکدین و …) و …
بازاریابی محتوایی چیست؟
بازاریابی محتوایی زیرشاخه ای از بازاریابی درونگرا یا جاذبه ای محسوب می شود. در این روش صاحبان یک کسب و کار می کوشند تا با تولید محتوای مفید و استراتژیک در سایت خود، افراد را از طریق موتورهای جستجو (مانند گوگل) وارد سایتشان کرده و به بازاریابی و تبلیغ محصولات و خدماتشان بپردازند. در این بین آشنایی با سئو یا بهینه سازی سایت برای موتورهای جستجو در گرفتن رتبه های بالا در نتایج جستجو بسیار ضروری است. با این کار افراد با جستجوی کلمات کلیدی سایت شما را در صدر نتایج جستجو دیده و به سرعت بر روی آن کلیک کرده و وارد آن می شوند.
بهوضوح، ثروت و کامیابی مربوط به تمام ابعاد زندگی شما از جمله روابط، سلامت و شغل شما میشود. اما در حال حاضر بگذارید تمرکز را روی پول بگذاریم.
چند سال پیش من کلاسی را در مورد کامیابی اقتصادی تدریس میکردم. برای داشتن یک جمعبندی برای این کلاس با تعدادی از افرادی که برای من تجسم کامیابی و موفقیت مالی بودند مصاحبه کردم. همهی آنها میلیاردر نبودند اما همهی آنها در کنار پول کافی، روابط گسترده و سالمی داشتند. همهی آنها بر چند اصل پایبند بودند که یکی آنها این بود: «منشأ کامیابی باور است.» مقاله مرتبط: چگونه پولدار شویم؛ ۱۶ راه پولدار شدن که باید بدانید
باورهای فرهنگی شما راجع به پول، به احتمال زیاد از باورهایتان در مورد سایر ابعاد زندگی منفیتر و کوتهبینانهتر است.
مسئلهی پول دقیقا به اندازهی سلامت و روابط اجتماعی شما مهم و حیاتی است. زیگ زیگلار میگوید «پول مهمترین مسئلهی زندگی نیست، اما به همان اندازهای که به داشتن اکسیژن نیاز داریم به پول داشتن هم نیاز داریم.» ولی در جامعهی ما یک فرهنگ عشق یا نفرت در رابطه با پول وجود دارد.
تصور کنید وارد یک انجمن حمایتی شدهاید که وقتی نوبتتان میشود به گروهی از آدمهایی که نمیشناسید اعلام میکنید: «من با خودم قرار گذاشتهام تا جایی که میتوانم خودم را وقف سلامتیام کنم». احتمالا آنها بسیار برای شما احترام قائل خواهند شد و حتی ممکن است بایستند و برای شما دست بزنند. حال تصور کنید وارد همان جمع شدهاید و میخواهید اعلام کنید: «من با خودم قرار گذاشتهام خودم را وقف پول درآوردن کنم!» فکر میکنید دیگران چه فکری در مورد شما خواهند کرد؟ «وای این بابا چقدر پولکی و حریصه!» یا «من چقدر فکر میکردم این آدم معنویه ولی مثل اینکه نه!»
همانطور که بسیاری از ما بهصورت ناخودآگاه باورهایی فرهنگی راجع به زیبایی، عدالت و موفقیت وارد جامعه کردهایم، کهنالگوها و افسانههایی را هم که در مورد پول وجود دارد، باور کردهایم. به این جملهها نگاهی بیاندازید و ببینید کدامیک از نظر شما درست میآید:
۱. برای پول درآوردن باید سرمایه داشت.
۲. پولدارها پولدارتر و فقرا فقیرتر میشوند.
۳. پول چرک کف دست است.
۴. اگر بخواهم پول زیادی دربیاورم نمیتوانم زندگی متعادلی داشته باشم.
۵. موفقیت مالی من به بازار شغلی و وضعیت اقتصادی بستگی دارد.
۶. برای پولدار شدن باید ریسکهای بزرگی کرد.
۷. پول مقیاس اندازهگیری ارزشمندیِ زندگی و موفقیت من است.
۸. زندگی سخت است.
۹. بیشتر آدمهای پولدار مثل اسکروچ، افراد خسیس، خودخواه و پولپرستی هستند
۱۰. این دنیا هرکیهرکی و پرهرجومرج است و فقط باید مراقب کلاهمان باشیم که باد نبرَد.
۱۱. در حین بالا رفتن از نردبان موفقیت گاهی باید با پایین انداختن دیگران برای خود جا باز کرد.
۱۲. برای اینکه پول زیادی در بیاوری باید حتما در شغلهای خاصی مشغول به کار باشی.
۱۳. تنها تعداد اندکی از آدمها آن هم از بین خوانندهها، هنرمندها، نویسندهها و غیره هستند که به اوج موفقیت میرسند.
حال اجازه دهید به شما بگویم افراد پولداری که چند سال پیش با آنها مصاحبه کردم چه اعتقاداتی راجع به پول داشتهاند. همانطور که گفتم همهی آنها میلیاردر نبودند، اما قابلیت این را داشتند که هر زمان هرچه را اراده میکردند بهدست بیاورند. اینها چیزهایی بود که آنها در مورد پول و ثروت میگفتند:
۱. دنیا پر از رونق و فراوانی است.
۲. دنیا دوست دارد که من کامیاب شوم.
۳. هر کامیابیای به دنبال ایمان و اعتقاد میآید.
۴. پول یک چیز انتزاعی است.
۵. پول انرژی است و فقط زمانی به سمت شما میآید که آن را احساس کنید.
۶. پول هیچ خِردی با خود به همراه نمیآورد.
۷. پول به فرمانهایی که به او میدهم گوش میدهد.
۸. پول احتیاج به توجه دارد.
جوانه پول
میبینید که آنها در مورد وضعیت اقتصادی یا اینکه بعضی حرفهها پولزایی بیشتری دارند یا اینکه پول، معیارِ ارزش زندگیشان است هیچ چیزی نگفتند. چیزی در مورد اینکه باید رقبا را از عرصه خارج کنند و یا اینکه باید خانواده و دوستانشان را برای پولدار شدند قربانی کنند، به زبان نیاوردند. و همینطور باور نداشتند که پول خودش ذهن و قدرتی ذاتی دارد!
کدامیک از این هشت باوری که افراد پولدار داشتند به نظر شما بدون هیچ شک و شبههای درست میآمد؟
متأسفانه نمیتوانیم صرفاً با حفظ کردن این لیست باورهایمان، عادتهایمان و رفتارمان را نسبت به پول تغییر دهیم. برای تغییر این باورهای بنیادی باید تلاش و تمرکز زیادی به خرج دهیم.
در کلاسهای (برنامهنویسی عصبی-زبانی) NLP، چهار پیشنیاز اساسی برای تغییر را آموزش میدهند:
از هیجانات و باورهای منفی دوری کنید و باورهای مثبت را وارد زندگیتان کنید. برای آیندهتان برنامه و اهداف جامعی تنظیم کنید. اقدام کنید. برای اینکه ناخودآگاهتان به کار ادامه دهد، روی نتیجهی مطلوبتان تمرکز کنید و موانع را یکییکی از بین ببرید.
این چهار قدم باید در همان بازهی زمانی خاص برداشته شوند. بهتر است در حالی که آمادگی لازم را ندارید و ضمیر ناخودآگاهتان با شما راه نمیآید قدمهای بزرگ برندارید، که در اینصورت تبدیل به یک سربالایی خواهد شد که شما را به جایی نمیبرد و صرفاً انرژیتان را میگیرد. پس اولین قدم ضروری دور کردن احساسات و باورهای منفی است. بدانید که هیچ آرزو و هدفی بدون عمل کردن معنایی ندارد. وقتی یکجا مینشینید و عمل نمیکنید، ناخودآگاهِ شما نتیجه میگیرد که در راه دستیابی به این هدف زیاد هم جدی نیستید و در نتیجه به شما اجازهی صرف انرژی لازم را نمیدهد، توجهش را به سمت دیگری متمایل میکند و دیگر دنبال فرصتها و ایدههای نو برای کمک به هدف شما نمیگردد.
اما اگر در مورد هدفتان جدی باشید و رویکردی قدمبهقدم برای رسیدن به آن داشته باشید، میتوانید روابط و باورهایی که در رابطه با پول دارید تغییر دهید. پول در زندگی همه چیز نیست، اما همانطور که دیوید ثورو شاعر آمریکایی میگوید: